نورومارکتینگ

بازاریابی عصبی یا نورومارکتینگ (که گاها با عبارت «روانشناسی مشتری» نیز از آن یاد می شود)، علم شناسایی، پیش بینی و دست‌کاری رفتارها و تصمیمات مشتری است.

متخصصین این حوزه در آزمایشات خود، به کمک بررسی تغییرات فیزیولوژیک و اندازه گیری سیگنال‌های مغزی انسان، سعی می کنند انگیزه‌ها، ترجیحات و تصمیمات‌شان را در شرایط مختلف شناسایی کنند. اسکن مغزی، رصد جهت حرکت چشم‌ها، اندازه گیری ضربان و ریتم قلبی و … از روش هایی است که محققین برای آزمایشات خود استفاده می کنند.

اما لازم نیست شما درگیر آزمایشات تخصصی شوید! شما فقط باید نتایج این تحقیقات را بدانید.

چرا که به عنوان یک فروشنده یا متخصص بازاریابی، اگر بتوانید بفهمید که هر لحظه در ذهن مشتری چه می‌گذرد، خیلی بهتر می توانید فروش را رقم بزنید! به عنوان مثال اگر بدانید که با ارائه محصول خود به مدل X، استرس مشتری را افزایش داده‌اید، طبیعتا دیگر از آن روش استفاده نخواهید کرد چرا که می دانید نرخ فروش خود را کاهش داده اید!

همانطور که در ابتدای این صفحه گفتم، یادتان نرود که همواره مشتری شما یک بُعد انسانی دارد و هر انسان یک مغز. بنابراین کاملا واضح است که تسلط بر مبانی و تکنیک های نورومارکتینگ می تواند به شما کمک کند بازاریابی کسب و کار خود را به بهترین شکل ممکن پیش ببرید.

تمامی تکنیک های نورومارکتینگ، از یک سری خطاهای شناختی در مغز انسان نشات می گیرد. 

اگر مقالات بازاریابی عصبی (که بالاتر نمایش داده شده است) را مطالعه کنید، می بینید هر تکنیک در واقع سواستفاده از یک خطای شناختی است.

خطاهای شناختی، نحوه ای از تفکر و پردازش مغز هستند که شاید در گذشته خیلی دور به نفع انسان های اولیه بوده است اما در زندگی امروز، کاربرد چندانی ندارد. در بازاریابی عصبی، تلاش بر این است که از این خطاها در جهت ایجاد فروش استفاده کنیم.