تو پست قبلی، درباره اینکه «پرسونال برندینگ چیست» صحبت کردم، اما مراحل اجرایی‌اش رو توضیح ندادم.
اینجا قراره خیلی تیتروار ولی گام به گام، بهتون بگم که مراحل ساخت برند شخصی چیه.
طبیعتا اگه اول راه باشین و به صورت پله پله این فرآیند رو پیش نبرین، همیشه یه جای کارتون لَنگ میزنه.
پس برو بریم…
این پست همواره آپدیت می شود. [آخرین آپدیت: 25 بهمن ۱۴۰۱]
مراحل ساخت پرسونال برند موفق
خب همونطور که گفتم، قراره اینجا به 9 مرحله ساخت پرسونال برند اشاره کنیم.
این 9 مرحله، تو 3 گام اساسی طبقه بندی میشه:
- شناخت برند
- ارائه برند
- شکل دادن جزئیات برند
اینکه هر مرحله چی هست و دقیقا تو هر کدوم چه کارهایی باید انجام بدیم رو جلوتر میگم. فقط یک نکته رو اینجا باید گوشزد کنم، اونم اینه که این مراحل، مراحل استاندارد ساخت یک برند شخصی‌ه. قرار نیست همه از این الگو بهره بگیرن.
خیلی افراد مختلف هستن که یهویی به خودشون اومدن و دیدن وسط این پروسه پرسونال برندینگ هستن. یعنی مثلا میبینی به واسطه یک سری اتفاقات و شهرت یهویی، افتادن وسط گام 5ام.
هیچ مشکلی نیست! این افراد باید دوباره برگردن و قسمت های ناقص برندسازی شخصی خودشون رو کامل کنن.
اما برای شما که اول راه هستین و احتمالا حرکتی تا به حال نزدین، این مراحل فوق العاده کاربردی خواهد بود.
1) شناخت برند
مرحله اول، گام شناسایی برند هستش. تو این مرحله خودتون باید به شناخت کامل از پرسونال برندی که قصد پروموتش رو دارین، برسین.
خود این مرحله به چند گام جزئی تقسیم میشه که به تفصیل توضیحش میدم:
– تعریف خود
نقطه شروع کار شما برای ساخت برند شخصی، این هستش که بتونین برندتون رو به طور واضح تعریف کنید. کاملا روشن و شفاف!
وقتی ما می خوایم برای یک محصول برندسازی کنیم، لازمه که محصول رو به خوبی بشناسیم. درباره پرسونال برند هم همین قضیه صدق میکنه، چون تو این فرآیند محصول خود شما هستی.
شمایی که قصد ساختن برند حرفه ای برای کاراکتر خودت رو داری، باید اول بتونی خیلی واضح خودت رو بشناسی و تعریف کنی.
خیلی راحت بخوام بگم، باید بتونی به این سوال جواب بدی که: «تو چی هستی؟»
– مخاطب هدف
برند شخصی شما قرار نیست کل دنیا رو هدف بگیره، قرار نیست کل مردم دنیا شمارو بشناسن، اگر چنین فکری تو سرت داری، بدون کلا از پایه داری راه رو اشتباه میری!
شما باید مخاطب هدف و گروهی که قراره براشون خودت رو عرضه کنی، مشخص کنی.
در واقع باید مشخص کنی که چه افرادی قراره درباره تو و تخصص و شخصیتت مطلع بشن. تا نتونی جامعه هدف خودت رو مشخص کنی، رفتن ادامه مسیر فایده نداره.
– شناسایی رقبا
برای رقابت با بقیه، اول باید بفهمی این بقیه دقیقا کی هستن!
هیچ وقت نمیتونی بدون اینکه از استراتژی جنگی دشمنت مطلع باشی، بپری وسط میدون و انتظار پیروزی هم داشته باشی. برای همین الان، فرصت شناسایی رقباست.
با کی در حال رقابتی؟ افراد دیگه ای که تو حوزه تخصصیت در حال فعالیتن کی هستن؟ چه ویژگی هایی دارن؟ آیا متمایز هستن یا نه؟
اینا سوالایی هستش که باید جواب بدی. وقتی جواب کامل و مشخصی به این سوالا دادی، حالا میتونی مشخص کنی که تو کجای میدون میخوای بایستی. حالا میفهمی که نقطه تمایز تو کجاست. حالا میفهمی که از چه دری باید وارد بشی.
– ایجاد پروفایل برند
هر اطلاعاتی که تو 3 مرحله قبلی درباره خودت، مخاطبت و رقبات کشف کردی، باید تو یک برگه بصورت یکجا برای خودت بنویسی‌شون.
این برگه قراره کلی به شما کمک کنه. قراره بهت کمک کنه بتونی خیلی راحت نقاط قوت خودت رو پیدا کنی، بفهمی نقطه تمایزت کجاست و در نهایت نوشتن یک شعار یا تگ لاین برای برندت رو خیلی ساده تر میکنه.
2) ارائه برند
تا این مرحله باید به شناخت کاملی از برند شخصی خودتون رسیده باشین و یک پروفایل تر تمیز برای خودتون رسم کرده باشین.
چالش و مرحله بعدی ساخت برند شخصی، اینه که بتونین برندتون رو به شکلی واضح، کوتاه و یکدست به همه افرادی که قراره با شما آشنا بشن، معرفی کنین.
در واقع اگر بخوایم گام به گام جلو بریم:
– داستان برند
اینجاست که داستان سرایی یا StoryTelling به کمک برند شما میاد.
داستان ها به شدت برای آدم ها جذابه و جالبیش اینجاست که هر آدمی هم داستان مربوط به خودشو داره. منتهی نکته مهم اینجاست که همه داستانشون رو به شیوه جذابی تعریف نمی کنن..
تو میتونی با سر و هم کردن یک داستان جذاب (الکی نه ها، واقعی!)، تمایز خودت رو نشون بدی.
اینجا باید بتونی روی داستان خودت کار کنی و جذابش کنی. باید یک سخنرانی آسانسوری (Elevator Pitch) برای خودت و برند شخصیت انتخاب کنی که بتونی نهایتا تو 30 ثانیه، درون مایه برندت رو به فرد مقابلت منتقل کنی.
– معرفی برند (با ابزارهای سنتی)
طبیعیه که هنوز هم ابزارهای سنتی برای معرفی کاربرد خودشون رو دارن. چیزایی مثل کارت ویزیت، رزومه، کاتالوگ و … .
شما باید تمام جزئیاتی رو که تا اینجا برای برند خودتون مشخص کردین، داخل این ابزارها به کار ببرین.
مثلا فونتی که توی کارت ویزیتتون استفاده می کنین، باید با روحیه برندتون سازگار باشه. اگه یک برند «صمیمی» رو میخوای ایجاد کنی، فونتت میتونه کمی فانتزی باشه یا برعکس اگر قصد داری خودت رو «لوکس» به نمایش بزاری، باید کارت ویزیتت هم لوکس طراحی بشه.
مثال دیگه ای هم که می تونم بزنم، در رابطه با رنگ برند شماست. مثلا اگر ترکیب رنگ برند شما، خاکستری-نارنجی هستش، باید این ترکیب رنگ تو تمام ابزارهای سنتی که برای معرفی خودتون استفاده می کنین، به کار بره.
– معرفی برند (با اینترنت)
وبسایت، شبکه های اجتماعی، فروم ها، مجلات اینترنتی و …، همه و همه باید دست در دست هم بدن، برای پروموت کردن برند شخصی شما و این کاری هستش که باید توش حرفه ای باشی!
اگر بخوام نمونه بیارم، باید مهارت هایی مثل سئو، تولید محتوا و سوشال مارکتینگ رو تا حدی بلد باشی تا بتونی از فضای اینترنت، بهترین استفاده رو ببری.
اگر سئو رو بلد باشی، خیلی راحت میتونی کلی مخاطب برای وبسایت شخصی خودت جذب کنی و برندت رو پروموت کنی.
یا اگه اصول فعالیت تو اینستاگرام رو بلد باشی، با کمی وقت و انرژی میتونی برندت رو به صورت انفجاری معرفی کنی.
در واقع بخش زیادی از آموزش دیجیتال برندینگ که من داخل سایت منتشر می کنم، مربوط به همین مهارت ها میشه! پس به خاطر پرسونال برندت هم که شده، هیچوقت مطالب جدید سایت منو از دست نده 🙂
– تهیه نقشه ارتباطی
اینجا دوباره مسیر ما منتهی میشه به رسم یک نقشه: «نقشه ارتباطی»
قصدمون اینه که تو این مرحله از ساخت برند شخصی، یک گزیده و مختصری از ابزار های معرفی، افرادی که باید بهشون معرفی کنیم و اطلاعاتی که می خوایم معرفی بشن رو کنارهم جمع کنیم.
علت این موضوع هم این هستش که ما نمی خوایم برندمون هردَمبیلی پروموت بشه! می خوایم چیزی که خودمون انتخاب می کنیم، به دست افرادی که واقعا نیاز داریم، برسه.
پس داشتن یک نقشه راه، لازم و ضروری‌ه!
3) شکل دادن به جزئیات برند
هر جزئیاتی از زندگی و کاراکتر شخص شما، روی برداشتی که مخاطب از شما پیدا میکنه، تاثیرگذاره! جزئیاتی مثل؛ نوع پوشش شما، نحوه صحبت کردن و بیان شما، مسیر شغلی شما، دایره دوستان و ارتباطات شما، عملکرد واقعی شما و …
این مرحله، مرحله آخر ساخت برند شخصی هستش. مرحله ای که شما پلن و برنامه های خودتون رو چیدین و دنبال بهبود و توسعه پرسونال برندتون هستین.
اینجا باید توجه‌تون رو به جزئیات خودتون بدین و روی تک تک مواردی که گفتم کار کنین.
قرار نیست فیک باشین و ادای کسی رو دربیارین، فقط باید بدونین چی هستین و به بهترین نسخه خودتون تبدیل بشین.
ختــم‌کــلام
ایجاد یک برند شخصی موفق و قدرتمند، سلسله مراحل مربوط به خودشو داره. خیلی خلاصه اگر بخوام همه این 9 مرحله رو توی 3 قسمت خلاصه کنم، باید بگم:
- شناخت برند: باید خودت رو بشناسی! بفهمی کی هستی، چی برای ارائه، و به چه کسی داری.
- ارائه برند: باید چیزی که از خودت شناختی رو به صورت یکدست و شفاف به مخاطب هدفت ارائه بدی.
- شکل دادن جزئیات برند: باید جزئیات کاراکتر خودت رو آنالیز کنی و اونایی که با برندت سازگار نیستن رو حذف، و اونایی که سازگار هستن رو تقویت کنی.
مراحل ساخت برند شخصی، اگه به طور اصولی انجام بشه (که قطعا آموزش های مفصل‌تر باید درباره‌شون منتشر کنم)، میتونه کمک کنه در طول زمان، یک برند اصیل و حرفه ای برای شخص خودتون بسازین و از مزایاش لذت ببرین.
منتظر سوالات، پیشنهادات و تجربه های شما دوستان عزیز هستم :))
